سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ می فرماید : «ای محمّد! اگر آفریدگان به ساخته های شگفت من می نگریستند، جزمرا نمی پرستیدند و اگر شیرینی یاد مرا در دل هایشان می چشیدند، ملازم درگاه من می شدند و اگر به ظرائف نیکی های من می نگریستند، به چیزی جز من نمی پرداختند» . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 86 اردیبهشت 29 , ساعت 6:0 عصر

دانشگاه امام خمینی درس فلسفه اسلامی درس پنجم www.ikvu.com

معیار ضرورت شامل چند عامل است؟ نام ببرید.

1.       هرولدج. لارسن، نظریه احتمالات و نتیجه‌گیری آماری، ترجمه غلامحسین همدانی، تهران، مؤسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.

آیا ارضای غریزه‌ی کنجکاوی در موضوعات فلسفی، آموختن فلسفه را ضروری می‌کند؟ چرا؟

خیر، شایسته است که انسان به نادانسته های خود بی تفاوت نباشد، زیرا شیطان از نادانی ما برای گول زدن ما استفاده می کند. ضرورت فقط در مسائل ایمانی و اعتقادی و واجبات الهی و ترک محرمات، قابل اثبات است. کسب معلومات به هر نحوی به استعداد و آتش درونی که خدا در دل بندگان خود می اندازد بستگی دارد.

آیا رفع جهل مرکب در موضوعات فلسفی، آموختن فلسفه را ضروری می‌سازد؟ چرا؟

خیر، بجز ائمه و معصومین، همه ی مخلوقات جهل مرکب دارند و ذات آنهاست

چگونه فلسفه پایه‌ اجتناب‌ناپذیر زندگی قرار می‌گیرد؟

زیرا انسان ها خواه ناخواه از گزاره هایی برای زندگی روزمره استفاده می کنند که گزاره های فلسفی اند.

اگر بدون پیش‌فرض‌های فلسفی نمی‌توان زندگی کرد، چرا آموختن فلسفه بر همگان ضروری نمی‌شود؟

ضرورت و وجوب استدلال و بحث، به طور عمیق برای همه واجب نیست. ممکن هم نیست.

تعیین نقش حس و عقل به وسیله‌ عقل چه نتیجه‌ای درپی‌دارد؟

زیربنای همه ی جهان بینی های شیطانی همین است که نفش حس و عقل را وارونه نشان دهد. نتیجه ی آن جایگاه ایمان به غیب را مشخص می کند که جز مبانی اعتقادی شیعه و اسلام است.

چرا نگاه فلسفی نگاهی کل‌نگر است؟

جزئیات با توجه به کلیات نتیجه می دهد. کلیات و سازمان ذهنی را اگر درست بچینیم و جایگاه عقل و نقل و وحی را بفهمیم هیچ وقت گمراه نخواهیم شد. برای دوری از سفسطه و توجیه و مغالطه باید اساس و زیر بنای کلی تحلیلی مسائل را بدانیم

چگونه نگاه فلسفی عمیق‌تر از نگاه دانشمندان تجربی است؟

 

1. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2، قم، صدرا، 1371.

2. ی.م.بوخنسکی، مقدمه‌ای بر فلسفه، ترجمه محمد رضا باطنی، تهران، نشر نو.

فلسفه چگونه مبانی دانش‌ها قرار می‌گیرد؟

هر دانشی چرائی و چگونگی اشیاء و وجود آنها را زیر چتر علم و علمی تحلیل می کند. یعنی قانون و شرایطی را همیشه ثابت می داند و آنها را می نگارد و بسیاری را هم در پی تحلیل و پیدا کردن رابطه و قاعده ای است. این نگاه شانس را، اتفاقی بودن را رد می کند، و همین فلسفه ی تمام علوم است.

جهان‌بینی چیست و چه نقشی در زندگی انسان دارد؟

نگاه انسان کامل به مخلوقات و جهان اطراف خود و رابطه ی آن با قدرت بی نهایت و علم نامحدود و خالقی است که هو الاول و هو الاخر است. نه اینکه ...

نقش فلسفه هم نقش اول و آخری است اگر ما مبدا داریم و معاد اگر ما خالد فی النار یا خالد الی الله هستیم، اگر دنیا محل آزمون همین جهان بینی است که هر چه قوی تر باشد عمل ما نیز صحیح تر خواهد بود، پس هیچ چیزی جز نگاه فلسفی ای که جمع سالم با نگاه غرفانی و دینی واسلامی شده باشد نمی تواند ما را بسازد و به تکامل برساند.

پرسش‌های مهم جهان‌بینی را در چند محور می‌توان قرار داد؟

هوالاول کیست؟ : مبدا کجاست؟

خلقت و رابطه آن با مبدا و معاد (ما و خلقت)

هو الآخرکیست؟: معاد چیست؟

اولین چیزی که انسان در خود میابد الله است و حالا باید با توجه به خدا و الهامات او و وحی او خود را بشناسد که بشود: من عرف نفسه فقد عرف ربه که فعل ماضی در شناخت خداست که ما خدا را میشناختیم. و می شناسیم. اما غبار غفلت روی آن را گرفته و در لحظات اضطرار هویدا میشود. مگر کسی را می شناسی که لحظه ای که خدا از او وعده ی بندگی گرفت را بخاطر ناشته باشد؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ